۱۳۹۰ خرداد ۳۱, سه‌شنبه

خطر دیپورت صنعان اشرفی به ایران



دولت سوئد با خرید بلیط برای ۱ ژولای سعی‌ دارد صنعان اشرفی را به ایران باز گرداند. صنعان که قبلان توسط جمهوری اسلامی شکنجه شده و شکنجه در قالب ضرب و شتم بر تمام قسمت‌های بدن و  ضربات به معده و آلات تناسلی و ضربات به کلیه بوده است در صورت بازگشت به ایران در مرز خطر قرار می‌گیرد. وظیفه ما این است که  با اعتراض به دولت سوئد از دیپورت صنعان  به ایران جلوگیری کنیم.

۱۳۹۰ خرداد ۲۶, پنجشنبه

پیشنهادی است برای متحد کردن و هماهنگ کردن همه نیروها

جمهوری اسلامی تا به امروز در حال جنگ علیه مردم ایران به سر می برد! جنگی تمام عیار. برای پیروزی در این جنگ، باید دشمن خود را بشناسیم، تاکتیکها و برنامه ریزیهایی برای پیشرفت داشته باشیم و قبل از هر چیز، هدف مشخص و مشترکی داشته باشیم. مسولیتها و وظایف را به دو دسته تقسیم کنیم. دسته اول را برای دوستان خارج از کشور و دسته دوم برای دوستان داخل کشور، تقسیم بندی و اطلاع رسانی کنیم. چون دو جهبه اصلی این جنگ، داخل و دیگری خارج از ایران است.
در جبهه داخلی، جمهوری اسلامی به طور مکرر و مداوم با ایجاد بحرانهای مصنوعی یا دعواهای زرگری، باعث بلند شدن صدای معترضین میشود. در این صورت دگراندیشان و بلندترین صداها را دستگیر و اعدام میکند و دیگران را شناسایی.
در جبهه خارجی، با انداختن تفرقه میان احزاب و گروهای سیاسی و اپوزیسیون از طریق "ماموران نفوذی" خود، که به ظاهر مخالف جمهوری اسلامی هستند، مانع اتحاد ایرانیان خارج از کشور میشود.

راه حل:
- قدم اول را باید ایرانیان خارج از کشور بردارند، تا از این طریق جان ایرانیان داخل کشور به خطر نیافتاد.
- گردهم آوردن همۀ ایرانیان مخالف رژیم. این گردهمایی میتواند در اینترنت شکل گیرد تا ایرانیان تنها یک نقطه مشترک برای مراجعه و دریافت اطلاعات داشته باشند. این سایت نمایانگر اتحاد اپوزیسیون میشود و اخبار همیشه موثق خواهد بود. در این سایت اینترنتی حزبهای سیاسی، اقلیتهای مذهبی، گروه ها و اتحادیه ها ...همه جایگاهای جداگانه خود را دارند و میتوانند زیر یک سقف افکار و نظراتشان را برای مردم تشریح کند و به فعالیت بپردازند.
- این سایت میتواند برای تاسیسِ چهارچوب یک "قانون اساسی جدید" استفاده شود، که در نوع خود، نگارش اولین "قانون اساسی آنلاین" خواهد بود.
- نقطه مشترکی که میتواند باعث تشویق همه ایرانیان (با هر افکار و عقاید) باشد، استفاده از "منشور جهانی کورش" به عنوان این چهار چوب برای نگارش "قانون اساسی نوین ایران" است.
- پیدا کردن شرایطی که از طریق آن همه ایرانیان بتوانند در تالیف این قانون اساسی سهیم یا حداقل نظردهی کنند (شبیه سایت آزادگی یا بالاترین، از لحاظ دادن امتیاز و رای گیری).
- تمام چهرهای سرشناس و مخالف رژیم، مثل: شیرین عبادی، جمهوری خواهان، رضا پهلوی، میر حسین موسوی، رجوی ها ، بنی صدر، احزاب توده، مهدی کروبی...(دوستان همه ما ایرانی ومخالف رژیم هستیم، هر چه بیشتر، بهتر. بعد از آزادی ایران، هر کسی میتواند در چهار چوب همین قانون اساسی، پاسخگوی مردم باشد)، هنرمندان مردمی: محسن نامجو، مخملباف، داریوش اقبالی.... استادان دانشگاها.... در یک کمپین تبلیغاتی ماهواره ای - اینترنتی وسیع، در کنار هم، در یک ائتلاف بزرگ، یک آلترناتیو فقط برای آزادی ایران به ایرانیان داخل کشور ارائه دهند. چرا که ایرانیان به دلیل "ماموران نفوذی رژیم" نمیدانند به چه کسی یا چه سایتی میشود اعتماد کرد و به چه کسی نمیشود اعتماد کرد. در این آلترناتیو نباید فقط به احزاب سیاسی توجه کرد، بلکه تمام اقلیتهای اجتماعی مثل: قومها، زنان، کارگران، همجنسگرایان....(به منظور هماهنگ کردن و یکپارچه ماندن ایران و ایرانیان داخل). نکته خیلی مهم، از تفرقه پرهیز کنیم.
- دوستان شاید لازم به یاد آوری نباشد، ولی اگر گروهی (چه سیاسی، چه اجتماعی) پشت درهای بسته آیندۀ ایران بماند، دیر یا زود همین گروه با توسل به زور، مصمم به ورود خواهد شد.
پس چه زیبا خواهد بود، که از نیروی تمام گروهها برای رسیدن به هدفمون نهایت استفاده رو ببریم.
- از این طریق، نیاز به رهبر جنبش هم از بین میرود. چرا که تمام احزابی که برای آزادی ایران فعالیت میکنند، در یک نقطه متمرکز هستند و تمام حرکتهای مردمی میتوانند هدفمند، برنامه ریزی شده و هماهنگ هدایت شوند.
-آشتی ملی میتواند یکی دیگر از نتیجه های حاشیه ای این ائتلاف باشد، زیرا ایران متعلق به تمامی ایرانیان است.
مهمترین، اولین و والاترین هدف، آزادی ایران هست، بعد نظرات سیاسی.
این قانون اساسی را ما باید قبل از سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی تهیه کنیم، تا بلایی که بعد از بهمن ۵۷ به سر ایران آمد، دوباره تکرار نشود.
اجازه ندهیم که با اسم اسلام بی هویت شویم. چرا که هویت ما، کشور ماست، نه دین ما !!
چو ایران نباشد تن من مباد.

۱۳۹۰ خرداد ۲۳, دوشنبه

پیشنهادی برای سازماندهی اعتصابات عمومی‌

با توجه به شدت مبارزات مردم ایران در ۲ سال گذشته بر علیه جمهوری اسلامی که با  حضور میلیونی در خیابان همراه بود. با این حال نتوانسته به خواسته‌ها خود هر چند کوچک و مقطعی برسد حتا رهبران خود را در حصر میبیند. که می‌توان یکی‌ از دلایل آن را در ناتوانی سازماندهی اعتصابات گسترده در زمانهای حیاتی دید. با توجه به ساختار جمهوری اسلامی، برای سرنگونی آن اعتراضات خیابانی و اعتصابات گسترده عمومی لازم و ملزوم یک دیگر هستند و هزینه سرکوب را  برای رژیم به صورت قابل ملاحظه‌ای بالا میبرد. اعتصابات بر خلاف  تظاهرات که احتیاج به یک جرقه دارد ملتزم به یک برنامه ریزی زیربنایی و منسجم دارد.

برای شروع آن می‌توان به صورت محدود به  اعتصابات معکوس دست زد. با اجرا موفقیت آمیز آن نه تنها می‌توان جامعه را برای اعتصاب نهایی آماده کرد بلکه اعتماد مردم به یکدیگر  را زیاد خواهد کرد. همچنین فعالیت بر علیه رژیم  بدون اینکه خطری جانی داشته باد  جزئی از زندگی‌   روزمره جامعه خواهد شد. از اعتصابات معکوس میتوان به مثالهای زیر اشاره کرد.
۱. استفاده نکردن از مترو در زمان مشخص.  می‌توان آن را  را با روزی مشخص در  هفته و در مسیری مشخص آغاز و  آن را به تمام مسیرها گسترش داد.
۲ . استفاده نکردن از اتوبوس‌های شرکت واحد در روز و ساعتی‌ مشخص.
۳. مرأجعه نکردن  به ادارات دولتی در روز پنجشنبه.
همچنین با توجه به فصول سال می‌توان مواردی دیگری به آن اضافه کرد. این حرکات باعث شوری دیگر در مردم خواهد شد و اگر به صورت کامل انجام گردد  رژیم را عصبی خواهد کرد و می‌توان در زمان مناسب آن را سرنگون کرد.ها منتور که پیشتر گفته شد اعتصابات و تظاهرات مکمل یکدیگر هستند و هیچکدام از آنها به تنهایی‌ جواب نخواهد داد.

۱۳۹۰ خرداد ۱۷, سه‌شنبه

مشکل توست! به ما ربطی ندارد!

موشی درخانه تله موش دید، به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد. همه گفتند: تله موش مشکل توست! به ما ربطی ندارد!
ماری در تله افتاد و هنگامی که زن خانه خواست مار را آزاد کند مار، زنِ خانه راگزید .. از مرغ برای زن سوپ درست کردند و گوسفند را برای عیادت کنندگان سربریدند .. زن خوب نشد و مرد .. گاو را برای مراسم ترحیم کشتند وتمام این مدت موش از  سوراخ دیوار می نگریست و می گریست ....

شهر سوخته سیستان

در ۵۶ کیلو متری شهر زابل در حاشیه جاده زابل- زاهدان بقایا شهری سوخته وجود دارد که از آن  به عنوان قدیمی‌ترین شهر دنیا یاد میکنند. قدمت این شهر به ۶۰۰۰ سال پیش برمیگردد که ایرانیان در آن زندگی‌ میکردند. بر مبنای یافته‌های باستان شناسان این شهر در حدود ۱۵۰ هکتار وسعت داشته که ۸۰ هکتار آن منطقه مسکونی بوده است. دریاچه هیرمند باعث سبزی و خرمی این شهر در ۶۰۰۰ سال پیش بوده و درختان بید مجنون، افرا و سپیدار در آن  به فراوانی‌ یافت میشده است. همچنین یافتها، نشان دهنده کوچه‌ها و خانه‌ها منظم و لوله کشی‌ آب با با لوله‌های سفالی است. بعد از حفاری از گورستان شهر سوخته مردگانی با لباس و پارچه‌ کفنی یافت شده است،و همچنین در اکثر گورها اشیا سفالی وجود دارد.در این شهر کارگاهای ساخت سفال و جواهرات  و  صنعت پیشرفته پارچه بافی نیز دیده میشود. با توجه به نزدیک بودن به به دریاچه هیرمند ماهیگیری نیز از دیگر مشاغل مردمان این شهر بوده است. دانشمندان عقیده دارند  مردمان این شهر از سال ۲۹۰۰ تا ۱۹۰۰ قبل از میلاد در آن سکنی داشته اند و با تغییر مسیر رود هیرمند  به طرف دره پنجاب مهاجرت کردند.

۱۳۹۰ خرداد ۱۶, دوشنبه

درمان اولین انسان مبتلا به بیماری ایدز




از زمانی‌ که ویروس اچ‌ ای وی در حدود ۳۰ سال پیش کشف شده است حدود ۷ میلیون در سراسر جهان از این بیماری فوت کرده اند. سازمان  ملل در گزارشی تخمین زده است که روزانه ۷ هزار نفر به این بیماری مبتلا میشوند. ظاهراً خبرهای خوبی‌  درباره پیدا کردن راهی‌ که این بیماری را درمان کند وجود ندارد. به همین دلیل داستان بیماری در بیمارستان برلین برای مبتلاین به به ویروس اچ‌‌ای وی قابل توجه است. تیموتی ری براون که  هم مبتلا به بیماری لوسمی و هم  اچ‌‌ای وی است پیوند استخوانی توسط شخصی‌ که به ویروس اچ‌‌ای وی ایمن است دریافت  می‌کند( دانشمندان معتقد هستند که ۱ درصد از سفید پوستان نسبت به ویروس اچ‌‌ای وی ایمن هستند).ده‌ها دنشمندی که بر وی نظارت داشتند مشاهده می‌کند که ویروس اچ‌‌ای وی از بدنش ناپدید شده است. در حال حاضر براون از هیچ داروی مربوط به بیمریش استفاده نمیکند و هیچ مشکلی‌ بابت اچ‌‌ای وی ندارد. دکتر معالجش میگوید وی در خانه‌اش در نزدیک یک ساحل زندگی‌ می‌کند و تنها مشکلاتی عصبی خفیفی  بعد از عمل خود دارد. با وجود اینکه  داستان براون قابل توجه است ولی‌ دانشمندان سریعاً به این اشاره می‌کند که پیوند  استخوان ممکن باعث مرگ بیمار شود و همچنین انجام این عمل بّر روی ۳۳ میلیون بیمار مبتلا به اچ‌‌ای وی در حل حاضر امری غیر قابل انجام می‌باشد.http://news.yahoo.com/s/yblog_thelookout/20110603/us_yblog_thelookout/first-man-functionally-cured-of-hiv

۱۳۹۰ خرداد ۱۵, یکشنبه

ایرج میرزا



ایرج میرزا شاعر برجسته دوران مشروطیت به سال ۱۲۵۱ خورشیدی در تبریز به دنیا آمد. تحصیلات خود  را در مدرسه دارالفنون تبریز به پایان رساند. در نوزده سالگی لقب ایرج ابن صدر الشعرا را یافت. وی بعد از مدت کوتاهی از از شاعری در دربار دست کشید و روی به کارهای دولتی آورد.  ایرج میرزا که به نوادگان فتحعلی شاه قاجار تعلق داشت و بدان مباهات میکرد ولی‌ اشعاری در نقد از محمد علی‌ شاه و احمد شاه قاجار از وی به یادگار مانده است. ایرج میرزا بعضی‌ از عقب ماندگی‌های کشور را بخاطر اعمال روحانیون   میدانسته است  و همچنین موضع سختی در برابر حجاب داشته است  و اشعاری در مذمت حجاب سروده است. ایرج میرزا از حامیان جنبش‌های حقوق زنان نیز  بوده است. به سال ۱۲۹۸ با سمت بازرس کلّ امور مالیه خراسان به  آنجا سفر کرد و در قیام کلنل محمد تقی‌ پسیان از مشاورین  وی بوده است. بو سال ۱۳۰۳ به تهران باز گشت  و ۲ سال پایانی عمر  خود را به امور ادبی‌ اختصاص داد. سرانجام در سال ۱۳۰۵ بر اثر سکته قلبی در منزل خود در تهران درگذشت و در گورستان ظهیرو الدّوله به خاک سپرده شد. از آثار ایرج میرزا می‌توان  دل‌ مادر، هدیه عشق، مثنوی عارف و مثنوی زهره و آرش نام  برد.  همچنین بلواری که در مشهد به نام ایرج میرزا نام گذاری شده بود  در سال ۱۳۸۸ به علت ادبیات مستهجن و حملات ادبی‌ ایشان به ارزشهای دینی و ارکان اصلی‌ شریعت تغییر نام یافت.