۱۳۹۰ دی ۳۰, جمعه

ميخواهم زنده بمانم



اين صداي لرزان جواني ۲۱ ساله از زندان کرج است. زانيار ميگويد که حکم اعدام او و پسر عمويش لقمان تائيد شده ولي مقامات زندان رسما به آنها چيزي نگفته اند. او در حاليکه بسيار مضطرب بود به ما گفت که کاري بکنيد. من بسيار نگرانم٬ هر لحظه ممکنست ما را صدا کنند و اعدام کنند.
اين يک ديالوگ در فيلم و يا صحنه اي از يک داستان و فيلمي از قرون وسطي نيست اين گفتگويي است که در اين روزها اتفاق افتاده است.
بايد کاري کرد. زانيار ۲۱ ساله و لقمان ۲۶ ساله را قصد دارند در ملا عام در شهر مريوان و يا در کرج و تهران اعدام کنند. زانيار از دنيا درخواست ميکند که کاري بکنند. او انتظار دارد که هر کدام از ما و هر کس بنا به امکانات و موقعيتي که دارد بخشي از وقت خود را به اين امر مهم اختصاص دهد و کاري بکند. ما از امروز براي نجات جان زانيار و لقمان اقداماتي را در دستور ميگذاريم از همه شما دوستان و از همه سازمانهاي مدافع حقوق انساني و از نهادهاي عليه اعدام دعوت ميکنيم که همه دست به دست هم داده و با دادن پوشش خبري به اين واقعه٬ با اعتراض و امضا طومار اعتراضي و با سازمان دادن تظاهرات و ميتينگ کاري کنيم که زانيار و لقمان زنده بمانند. اين وظيفه ما است.
کميته بين المللي عليه اعدام از همه توان و امکانات خود استفاده خواهد کرد که جلوي اين جنايت را بگيرد. اينرا زانيار از ما و از همه شما درخواست ميکند.
زانيار در زندان و تحت شکنجه مجبور به اعتراف عليه خود شده است. و اکنون نيز در چند قدمي چوبه دار است. به اين جنايت وسيعا و متحدانه بايد اعتراض کنيم.

کميته بين المللي عليه اعدام
۱۹ ژانويه ۲۰۱۲
Mina Ahadi

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر