۱۳۹۱ تیر ۶, سهشنبه
۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه
۱۳۹۱ خرداد ۱۳, شنبه
داستان دو قورباغه
چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند.
بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است به دو قورباغه دیگر گفتند: که دیگر چاره ای نیست شما به زودی خواهید مرد.
دو قورباغه این حرفها را نشنیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند. اما قورباغه های دیگر مدام می گفتند: که دست از تلاش بردارند چون نمی توانند از گودال خارج شوند و خیلی زود خواهند مرد. بالاخره یکی از دو قورباغه تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد و دست از تلاش برداشت. سر انجام به داخل گودال پرت شد و مرد.
اما قورباغه دیگر با تمام توان برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد. هر چه بقیه قورباغه ها فریاد میزدند که تلاش بیشتر فایده ای ندارد او مصمم تر می شد تا اینکه بالاخره از گودال خارج شد. وقتی بیرون آمد. بقیه قورباغه ها از او پرسیدند: مگر تو حرفهای ما را نمی شنیدی؟
معلوم شد که قورباغه ناشنواست. در واقع او در تمام مدت فکر می کرد که دیگران او را تشویق می کنند.
بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است به دو قورباغه دیگر گفتند: که دیگر چاره ای نیست شما به زودی خواهید مرد.
دو قورباغه این حرفها را نشنیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند. اما قورباغه های دیگر مدام می گفتند: که دست از تلاش بردارند چون نمی توانند از گودال خارج شوند و خیلی زود خواهند مرد. بالاخره یکی از دو قورباغه تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد و دست از تلاش برداشت. سر انجام به داخل گودال پرت شد و مرد.
اما قورباغه دیگر با تمام توان برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد. هر چه بقیه قورباغه ها فریاد میزدند که تلاش بیشتر فایده ای ندارد او مصمم تر می شد تا اینکه بالاخره از گودال خارج شد. وقتی بیرون آمد. بقیه قورباغه ها از او پرسیدند: مگر تو حرفهای ما را نمی شنیدی؟
معلوم شد که قورباغه ناشنواست. در واقع او در تمام مدت فکر می کرد که دیگران او را تشویق می کنند.
اشتراک در:
پستها (Atom)
در جبهه داخلی، جمهوری اسلامی به طور مکرر و مداوم با ایجاد بحرانهای مصنوعی یا دعواهای زرگری، باعث بلند شدن صدای معترضین میشود. در این صورت دگراندیشان و بلندترین صداها را دستگیر و اعدام میکند و دیگران را شناسایی.
در جبهه خارجی، با انداختن تفرقه میان احزاب و گروهای سیاسی و اپوزیسیون از طریق "ماموران نفوذی" خود، که به ظاهر مخالف جمهوری اسلامی هستند، مانع اتحاد ایرانیان خارج از کشور میشود.
راه حل:
- قدم اول را باید ایرانیان خارج از کشور بردارند، تا از این طریق جان ایرانیان داخل کشور به خطر نیافتاد.
- گردهم آوردن همۀ ایرانیان مخالف رژیم. این گردهمایی میتواند در اینترنت شکل گیرد تا ایرانیان تنها یک نقطه مشترک برای مراجعه و دریافت اطلاعات داشته باشند. این سایت نمایانگر اتحاد اپوزیسیون میشود و اخبار همیشه موثق خواهد بود. در این سایت اینترنتی حزبهای سیاسی، اقلیتهای مذهبی، گروه ها و اتحادیه ها ...همه جایگاهای جداگانه خود را دارند و میتوانند زیر یک سقف افکار و نظراتشان را برای مردم تشریح کند و به فعالیت بپردازند.
- این سایت میتواند برای تاسیسِ چهارچوب یک "قانون اساسی جدید" استفاده شود، که در نوع خود، نگارش اولین "قانون اساسی آنلاین" خواهد بود.
- نقطه مشترکی که میتواند باعث تشویق همه ایرانیان (با هر افکار و عقاید) باشد، استفاده از "منشور جهانی کورش" به عنوان این چهار چوب برای نگارش "قانون اساسی نوین ایران" است.
- پیدا کردن شرایطی که از طریق آن همه ایرانیان بتوانند در تالیف این قانون اساسی سهیم یا حداقل نظردهی کنند (شبیه سایت آزادگی یا بالاترین، از لحاظ دادن امتیاز و رای گیری).
- دوستان شاید لازم به یاد آوری نباشد، ولی اگر گروهی (چه سیاسی، چه اجتماعی) پشت درهای بسته آیندۀ ایران بماند، دیر یا زود همین گروه با توسل به زور، مصمم به ورود خواهد شد.
پس چه زیبا خواهد بود، که از نیروی تمام گروهها برای رسیدن به هدفمون نهایت استفاده رو ببریم.
- از این طریق، نیاز به رهبر جنبش هم از بین میرود. چرا که تمام احزابی که برای آزادی ایران فعالیت میکنند، در یک نقطه متمرکز هستند و تمام حرکتهای مردمی میتوانند هدفمند، برنامه ریزی شده و هماهنگ هدایت شوند.
-آشتی ملی میتواند یکی دیگر از نتیجه های حاشیه ای این ائتلاف باشد، زیرا ایران متعلق به تمامی ایرانیان است.
مهمترین، اولین و والاترین هدف، آزادی ایران هست، بعد نظرات سیاسی.
این قانون اساسی را ما باید قبل از سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی تهیه کنیم، تا بلایی که بعد از بهمن ۵۷ به سر ایران آمد، دوباره تکرار نشود.
اجازه ندهیم که با اسم اسلام بی هویت شویم. چرا که هویت ما، کشور ماست، نه دین ما !!
چو ایران نباشد تن من مباد.